ماماني عاشق | زلف پریشون


ماماني عاشق

از من است این غم که بر جان من است...دیگر این خودکرده را تدبیرنیست





اول باید یه عالمه تشکر کنم از تبریک همه دوستان عزیزم که از روز قبل از تولدمون شروع و حسابی ما رو خوشحال کردید.
ایشالا بتونم واسه تولدهاتون جبران کنم.. ایشالا که همه تون به بهترین چیزهایی که خدا واستون رقم زده برسید.
خیلی خوشحالم از وجود این دوستای خوب و مهربونی که دارم.
اصلا فکرشو نمیکردم دوستانی که خیلی وقته ازشون بیخبرم یهویی صبح روز تولدم باهام تماس بگیرند و صدای مهربونشون بشه بهترین هدیه ی تولدم.
غافلگیرانه هدیه ی تولدی هم که گرفتم یه کیف بود که دوست آرزو واسم فرستاد. واقعا شرمنده کرد منو دستش درد نکنه
یه عالمه بوس واسه همه دوستای مهربونم
.

کادوی تولد شوشو رو نقدی از کارتش کشیدم بیرون.
اونم این مدلی که فردای روز تولدم که میشه دیروز پاشدم رفتم آرایشگاه و گفتم میخوام فر ریز کنم موهام رو.
بعد من همش تصورم این بود که که این شکلی میشم.

 


بعد وقتی از آرایشگاه آمدم خونه و یه چند ساعتی که گذشت دیدم این شکلی شدم.



بعد دیگه صبح که از خواب بیدار شدم توی آینه موهای خودمو که دیدم خنده ام گرفت  نفهمیدم بخاطر غلطی که کردم باید بخندم یا باید اشک بریزم.
حالا با این موهای ببعی وار چیکار کنم من؟ باید برم حسابی روشنش کنم که وقتی هم پریشونه یه خورده جذاب باشه کسی هی به جونم غر نزنه چه بلایی به روز موهات آوردی [نیشخند]

برچسب‌ها: زلف پریشون, ببعی
+ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲ | 11:8 | راحيل |

Sara