بی جنبه بازی ها


ماماني عاشق

از من است این غم که بر جان من است...دیگر این خودکرده را تدبیرنیست


امروز
حرفهايم آنقدر شيرين است
كه فكر مي كنم
در دهان من
تو لب وا كرده اي !

-------
ناصر رعيت نواز






یه عالمه حرف داره توی ذهنم رژه میره ولی نمیدونم چرا نمیتونم بیانش کنم.
یه عالمه حس  ِ خوب دارم بازم نمیتونم بروز بدم .

امروز شوشو میگه راحیل واسه اواسط خرداد میخوان ما رو ببرن مشهد.
با ذوق میگم خو واسه چند روز؟
میگه فکر کنم پنج روز.
میگم آخی حیف شد نمیشه از الان ببرنتون اواسط خرداد برتون گردونند؟

من این حرف رو به شوخی گفتم ولی چشمتون نبینه روز بد ،همچی به این آقا برخورد که نگو.
از بعد از این حرف هرچی باش حرف زدم اصلا محلم نذاشت حالا کی حال داره بره منت کشی.
یعنی اصلا این مردها جنبه ی شوخی هم ندارن به خدااااااااااااااا

+ جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ | 19:39 | راحيل |

Sara