با اینا مریضی رو سر میکنم


ماماني عاشق

از من است این غم که بر جان من است...دیگر این خودکرده را تدبیرنیست


این روزها حس ِ بچه های کار رو که توی سرما سر  ِ چهار راه ها اسپند دود میکنند رو درک میکنم.

شاید هم حس ِ رمال ها رو. 

تاکید مامان بر اینه که هر روز توی خونه اسپند دود کنم و روی اسپندها خاکشیر بریزم چون مامان بزرگ ِ مامان همیشه میگفته دود خاکشیر واسه چشم درد خوبه.

و چند سال قبل هم یکی دیگه به مامان گفته بود هفتا سنگ رو بذاره حسابی داغ بشه و بعد اونو بندازه توی سرکه سفید بوخورش واسه  آروم شدن سینوس ها خوبه.

در طول روز من ماموریت دارم اسپند دود کنم و همه خونه بچرخونم شب به شب هم کله ی مبارک رو بگیرم روی بوخور سرکه سرکه ی سفید. این سرکه ی سفید آب سر و کله رو بد در میاره. همزمان آب دهن و چش و دماغ راه میوفته.  وحشتناکه به خدا.

هاااااا راستی آبلیمو هم چش میکنم

حالا شما هم تشریف ببرید پیش مامان بزرگاتون و ازشون راهنمایی بخواید و بعد بیاید بگید اونا چه پیشنهادی دارن تا من با جون و دل گوش کنم.


پمادی چشمی که دکتر بهم داده بود باعث حساس شدن چشمام به نور شده بود دو شبه دیگه چش نمیکنم خدا رو شکر بهترم ولی هنوز چشمم قرمزه و باید مراعات کنم.

خدایا شفای همه مریض ها لطفا خواهشا التماسا 


اینم سرگرمی این روزهای من 



به شووره میگم تو هم برو گل نرگس بخر شبا بریم سر چهار راها خیلی عاشقانه تو گل بفروش منم اسپند دود میکنم :)))))


شاید اینجوری یه دسته گل نرگس گیرم بیاد خوووووووووووووووووووووووووووووووو


برچسب‌ها: اسپند, گل نرگس, چهار راه
+ دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۲ | 13:36 | راحيل |

Sara